حزین لاهیجی:خوش تلخ عتاب آمده ای حرف به جا چه؟ نوشین لبت اغیار مکیدند به ما چه؟
❈۱❈
خوش تلخ عتاب آمده ای حرف به جا چه؟
نوشین لبت اغیار مکیدند به ما چه؟
منت چه گذاری تو به ما پیش حریفان؟
شمع دگرانی، به مزار شهدا چه؟
❈۲❈
خونم به تو ثابت شده حاشا چه نمایی؟
چشم تو نزد تیغ گرفتم، مژه ها چه؟
ازشکوه و شکرم به میان فتنه گری چیست؟
من دانم و دلدار، رقیبان به شما چه؟
❈۳❈
زان شبرو طرارگرفتم خبر دل
پیچید به خود زلفش و می گفت کجا؟ چه؟
من بر سر راه خودم از ناله سرایی
گر قافله را راه شود گم به درا چه؟
❈۴❈
از عزت ناقص نرسد نقص به کامل
بت گر بپرستید جهانی به خدا چه؟
در خانهٔ همسایه چه ماتم چه عروسی
گر مات شود شه، شده باشد، به گدا چه؟
❈۵❈
از ساقی و می ای دل افسرده چه نالی؟
کار اجل است این، به طبیب و به دوا چه؟
طرف از رقم خویش نبندند قلمها
از نافهٔ مشکین به غزالان ختا چه؟
❈۶❈
آسوده حزین است که رهزن سر یغما
با قافله دارد، به من بی سر و پا چه؟
کامنت ها