گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حزین لاهیجی:نوشیده چمن دردی جام طربش را با دامن گل پاک نموده ست، لبش را

❈۱❈
نوشیده چمن دردی جام طربش را با دامن گل پاک نموده ست، لبش را
خوش کرده ام ای دیده به پیوند دل خویش از سلسله ها، طرّه ٔ عالی نسبش را
❈۲❈
در رهگذر پیرهن ار دیده سفید است نگذاشته ام دست ز دامان، طلبش را
غمگین نیم احوالم اگر یار نپرسد از شمع نپرسیده کسی، تاب و تبش را
❈۳❈
بیرون ز سویدای دل ما نتوان کرد سودای سیه خانهٔ خال عربش را
فریاد، که کردند جدا، تلخ دهانم از سایهٔ نخلی که نچیدم رطبش را
❈۴❈
بگرفت کنار از برم آن ماه سمن بر کز پردهٔ دل بافته بودم قصبش را
از کوتهی بخت نباشد ز چه باشد؟ رنجیده ز ما یار و ندانم سببش را
❈۵❈
در دوزخ عشقیم، اگر عشق گناه است انصاف چه شد شعله فروز غضبش را؟
کاری به تماشای گل و لاله نداریم خوش کرده ام از باغ، شراب عنبش را
❈۶❈
شد تیره دل، از تیرگی روز فراقت بی رحم بگو چون به سر آریم شبش را؟
شوریده سر انداخت به صحرای قیامت دیوانهٔ صحرای تو، شور و شغبش را
❈۷❈
بی اصل و نسب، بوالبشر ایجاد از آن شد تا از گهر خویش طرازد حسبش را
شوق تو حزین ، ازکشش کعبهٔ گل نیست دل کعبهٔ عشق است، نگهدار ادبش را

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۸۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها