حزین لاهیجی:تو گر ابر نقاب از روی آتشناک برداری چو شبنم، عالم افسرده را از خاک برداری
❈۱❈
تو گر ابر نقاب از روی آتشناک برداری
چو شبنم، عالم افسرده را از خاک برداری
چه کم خواهد شد از گیرایی مژگان چالاکت
زکات چشم، اگر افتاده ای از خاک برداری؟
❈۲❈
صف محشر به هم خواهد زد آسان چون صف مژگان
اگر دست از عنان غمزهٔ بی باک برداری
صفای وقت، بر روی تو بگشاید در جنت
غبار جسم اگر، ز آیینهٔ ادراک برداری
❈۳❈
میفشان تخم سعی از حرص، در دنیای بی حاصل
که ترسم دانه ی دل ریزی و خاشاک برداری
سلامت کی توانی در گریبان کفن بردن
سر تسلیم اگر، زان حلقه ی فتراک برداری
❈۴❈
زمین در سینهٔ افلاک، می گردد تپان چون دل
مبادا سایه ی سنگین خویش از خاک برداری
حمایل سازمت، دست دعای می پرستان را
به بدمستی اگر خواهی، سری چون تاک برداری
❈۵❈
بیا در سایهٔ داغ جنون و سرفرازی کن
چرا باید به گردن، منت افلاک برداری؟
نوای عشق را، در پرده سنجیدن اثر دارد
مبادا چون جرس، دست از دل صد چاک برداری
❈۶❈
حزین ، از گریه ات صد کوچه خالی می کند طوفان
دمی گر آستین از دیدهٔ نمناک برداری
کامنت ها