حزین لاهیجی:ابر، تر دامن و سرد است هوا ای ساقی خوش بود بادهٔ خورشید لقا، ای ساقی
❈۱❈
ابر، تر دامن و سرد است هوا ای ساقی
خوش بود بادهٔ خورشید لقا، ای ساقی
دردسر می کشی از نالهٔ مخمور، چرا؟
می توان بست به جامی، لب ما ای ساقی
❈۲❈
به در میکده، از خشکی زهد آمده ایم
نشود تر نشود دامن ما ای ساقی
باطن پاک بزرگان همه جا یارت باد
به خم باده سپردیم تو را ای ساقی
❈۳❈
ابر احسان تو دریا دل و ما سوخته جان
شرم بادت ز لب تشنهٔ ما، ای ساقی
گر چه با ابر کفت، دم زدن ما بیجاست
جام اگر می دهیم، هست به جا ای ساقی
❈۴❈
عمرها شد که ز خونین جگران است حزین
به اسیران وفا، چند جفا ای ساقی؟
کامنت ها