حزین لاهیجی:به گلشنی که رخش، گوشهٔ نقاب شکست به جای عارض گل، رنگ آفتاب شکست
❈۱❈
به گلشنی که رخش، گوشهٔ نقاب شکست
به جای عارض گل، رنگ آفتاب شکست
میان درد تو، دارم نهان شکسته دلی
خوش است بخت سبویی که در شراب شکست
❈۲❈
گرفته گرد کسادی، دکان زلف تو را
عبیر خط تو بازار مشک ناب شکست
کامنت ها