حزین لاهیجی:چو سایه در قدم سرو خوش خرام توام ز خویش و از همه آزاده ام، غلام توام
❈۱❈
چو سایه در قدم سرو خوش خرام توام
ز خویش و از همه آزاده ام، غلام توام
ز داغ عشق، کشیدم پیاله چون خورشید
غم خمار ندارم، که مست جام توام
کامنت ها