حزین لاهیجی:آشفته چو من نبود، سنبل به گلستانها شوریده سرم دارند، این طرّه پریشانها
❈۱❈
آشفته چو من نبود، سنبل به گلستانها
شوریده سرم دارند، این طرّه پریشانها
شرح غم دل گوید، پروانه به خاموشی
بلبل به چمن سنجد، این پرده به دستانها
❈۲❈
شور لب محبوبان، افزود ز عشق من
حق نمکی دارد، داغم به نمکدانها
لیلیکدهٔ دل را، گر راه نکردی گم
بیهوده نمیگشتی، مجنون به بیابانها
کامنت ها