گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

هلالی جغتایی:مسکین طبیب، چاره دردم خیال کرد بیچاره را ببین: چه خیال محال کرد؟

❈۱❈
مسکین طبیب، چاره دردم خیال کرد بیچاره را ببین: چه خیال محال کرد؟
کی می رسد خیال طبیبان بدرد من؟ دردم بدان رسید که نتوان خیال کرد
❈۲❈
دارد هزار تفرقه دل در شب فراق کو آن فراغتی که بروز وصال کرد؟
گل پیش عارض تو شد از انفعال سرخ آن خنده ای که کردهم از انفعال کرد
❈۳❈
سنگین دلی، که اسب جفا تاخت بر سرم موری ضعیف را بستم پایمال کرد
سلطان وقت شد ز گدایان کوی عشق درویش میل سلطنت بی زوال کرد
❈۴❈
گفتی: که حلقه ساخت، هلالی، قد ترا آن کس که ابروان ترا چون هلال کرد

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۱۰۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها