گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

هلالی جغتایی:نمی توان بتو شرح بلای هجران کرد فتاده ام ببلایی، که شرح نتوان کرد

❈۱❈
نمی توان بتو شرح بلای هجران کرد فتاده ام ببلایی، که شرح نتوان کرد
ز روزگار مرا خود همیشه دردی بود غم تو آمد و آن را هزار چندان کرد
❈۲❈
بلای هجر تو مشکل بود، خوش آن بیدل که مرد پیش تو و کار بر خود آسان کرد
خیال کشتن من داشت وه! چه شد یارب؟ کدام سنگدل آن شوخ را پشیمان کرد؟
❈۳❈
جراحت دل ما بر طبیب ظاهر نیست که تیر غمزه او هر چه کرد پنهان کرد
نیافت لذت ارباب ذوق، بی دردی که قدر درد ندانست و فکر درمان کرد
❈۴❈
هلالی، از دل مجروح من چه می پرسی؟ خرابه ای که تو دیدی فراق ویران کرد

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۱۰۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

علیرضا رفعتی
2020-11-03T13:27:40
بسیار زیبااااا