گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

هلالی جغتایی:بناز می رود و سوی کس نمی نگرد هزار آه کشم، یک نفس نمی نگرد

❈۱❈
بناز می رود و سوی کس نمی نگرد هزار آه کشم، یک نفس نمی نگرد
گهی بپس روم و گه سر رهش گیرم ولی چه فایده؟ چون پیش و پس نمی نگرد
❈۲❈
چو غمزه اش ره دین زد چه سود ناله جان؟ که راهزن بفغان جرس نمی نگرد
کسی که در هوس روی ماه رخساریست در آفتاب ز روی هوس نمی نگرد
❈۳❈
دلم بسینه صد چاک مشکل آید باز که مرغ رفته بسوی قفس نمی نگرد
خطاست پیش رخش سوی نو خطان دیدن کسی بموسم گل خار و خس نمی نگرد
❈۴❈
گذشت و سوی هلالی ندید و رحم نکرد چه طالعست که هرگز بکس نمی نگرد؟

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۱۰۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها