گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

هلالی جغتایی:افروخت رنگت از می و دلها کباب شد روی تو ماه بود، کنون آفتاب شد

❈۱❈
افروخت رنگت از می و دلها کباب شد روی تو ماه بود، کنون آفتاب شد
گفتم: بدور عشق تو سازم سرای عیش غم خانه ای، که داشتم، آن هم خراب شد
❈۲❈
این آه گرم بی سببی نیست دم بدم یا سینه سوخت، یا دل سوزان کباب شد
ناصح زبان گشاد که: تسکین دهد مرا نام تو برد و موجب صد اضطراب شد
❈۳❈
خوناب دیده این همه دانی که از کجاست؟ خونی که بود، در دل غمدیده، آب شد
هر جا که هست روی تو، در پیش چشم ماست کس در میان ما نتواند حجاب شد
❈۴❈
فارغ نشسته بود هلالی بکوی زهد ناگه لب تو دید و خراب شراب شد

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۱۱۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها