گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

هلالی جغتایی:بر سر بالین طبیب از ناله من زار شد از برای صحت من آمد و بیمار شد

❈۱❈
بر سر بالین طبیب از ناله من زار شد از برای صحت من آمد و بیمار شد
دوش در کنج غم از فریاد دل خوابم نبرد بلکه از افغان من همسایه هم بیدار شد
❈۲❈
صبر می کردم که، درد عشق خوبان کم شود لیک از داروی تلخ اندوه من بسیار شد
مدعی، گویا، برای کشتن ما بس نبود کان مه نامهربان هم رفت و با او یار شد
❈۳❈
هر کرا سودای زلف آن پری دیوانه کرد خانمان بر هم زد و رسوای هر بازار شد
من سگت، ای ترک آهو چشم، برقع باز کن کز برای دیدن روی تو چشمم چار شد
❈۴❈
بس که آمد بر سر کویت، هلالی، همچو اشک از نظر افتاد و در چشم عزیزت خوار شد

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۱۱۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها