گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

هلالی جغتایی:من کیم بوسه زنم ساعد زیبایش را؟ گر مرا دست دهد بوسه زنم پایش را

❈۱❈
من کیم بوسه زنم ساعد زیبایش را؟ گر مرا دست دهد بوسه زنم پایش را
چشم ناپاک بر آنچهره دریغست، دریغ دیده پاک من اولیست تماشایش را
❈۲❈
ناز میبارد از آن سرو سهی سر تا پا این چه نازست؟ بنازم قد و بالایش را
خواهم از جامه جان خلعت آن سرو روان تا در آغوش کشم قامت رعنایش را
❈۳❈
جای او دیده خونبار شد، ای اشک، برو هر دم از خون دل آغشته مکن جایش را
هیچ کس دل بخریداری یاری ندهد که بهم بر نزند حسن تو سودایش را
❈۴❈
زان دو لب هست تمنای هلالی سخنی کاش، گویی، که: بر آرند تمنایش را

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۱۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

ابوآدم
2020-06-08T11:40:27
جای او دیده ی خونبار شد ای اشک بروهر دم از خون دل آغشته مکن جایش را جای معشوق دیده ی من است(بروی چشم من جا دارد_ویا_از وقتی دیدمش جلوی چشمم) پس ای اشک(که از خون دل سرچشمه می گیری)جایگاه معشوق مرا آلوده به خون دل نکن.