گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

هلالی جغتایی:از حال و دل و دیده مپرسید که چون شد؟ خون شد دل و از رهگذر دیده برون شد

❈۱❈
از حال و دل و دیده مپرسید که چون شد؟ خون شد دل و از رهگذر دیده برون شد
ما بی خبران، چون خبر از خویش نداریم حال دل آواره چه دانیم که چون شد؟
❈۲❈
دل خون شد و از دست هنوزش نگذاری بگذار، خدا را، که دل از دست تو خون شد
تا باد صبا در شکن زلف تو ره یافت بهر دل ما سلسله جنبان جنون شد
❈۳❈
کردیم بامید وفا صبر، ولیکن هر چند که کردیم جفای تو فزون شد
هر قصر امیدی، که برافراخته بودیم از سیل فراق تو بیک بار نگون شد
❈۴❈
در عشق تو گویند: بشد کار هلالی کاری که مراد دل او بود کنون شد

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۱۲۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها