گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

هلالی جغتایی:آرزومند توام، بنمای روی خویش را ور نه، از جانم برون کن آرزوی خویش را

❈۱❈
آرزومند توام، بنمای روی خویش را ور نه، از جانم برون کن آرزوی خویش را
جان در آن زلفست، کمتر شانه کن، تا نگسلی هم رگ جان مرا، هم تار موی خویش را
❈۲❈
خوبرو را خوی بد لایق نباشد، جان من همچو روی خویش نیکو ساز خوی خویش را
چون بکویت خاک گشتم، پایمالم ساختی پایه بر گردون رساندی خاک کوی خویش را
❈۳❈
آن نه شبنم بود ریزان، وقت صبح، از روی گل گل ز شرمت ریخت بر خاک آبروی خویش را
مرده ام، عیسی دمی خواهم، که یابم زندگی همره باد صبا بفرست بوی خویش را
❈۴❈
بارها گفتم: هلالی، ترک خوبان کن، ولی هیچ تأثیری ندیدم گفتگوی خویش را

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۱۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها