گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

هلالی جغتایی:یارب! غم ما را که بعرض تو رساند؟ کانجا که تویی باد رسیدن نتواند

❈۱❈
یارب! غم ما را که بعرض تو رساند؟ کانجا که تویی باد رسیدن نتواند
خاکم چو برد باد، پریشان شوم از غم کز من بتو ناگاه غباری برساند
❈۲❈
مشکل غم و دردیست که درد و غم ما را بی غم نکند باور و بی درد نداند
خونین جگری، کز غم هجران تو گرید از دیده بهر چشم زدن خون بچکاند
❈۳❈
عالم همه غم دان و غم او مخور، ای دل می خور، که ترا از غم عالم برهاند
مردم لب جو سرو نشانند و دل ما خواهد که: ترا بیند و در دیده نشاند
❈۴❈
من بنده ام، از بهر چه میرانی ازین در؟ کس بنده خود را ز در خویش نراند
خواهد که شد کشته بتیغ تو هلالی نیکو هوسی دارد، اگر زنده بماند

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۱۳۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها