هلالی جغتایی:دی براهم دیدن و آنگاه نادیدن چه بود؟ روی گردانیدن و از راه گردیدن چه بود؟
❈۱❈
دی براهم دیدن و آنگاه نادیدن چه بود؟
روی گردانیدن و از راه گردیدن چه بود؟
گر نه در دل داشتی کز رشک گریم زار زار
پیش من رخ در رخ اغیار خندیدن چه بود؟
❈۲❈
خواستی کز ساغر حسرت خورم خون جگر
ور نه در بزم رقیبان جرعه نوشیدن چه بود؟
من نمی دانم که این خشم ترا تقریب چیست؟
خود بگو آخر که: بی تقریب رنجیدن چه بود؟
❈۳❈
دوش در کویت ببیماری فگندم خویش را
تا نگویندم که: شب تا روز نالیدن چه بود؟
خانه اغیار را پرسید و من مردم ز رشک
دوستان، پرسید زو کین خانه پرسیدن چه بود؟
❈۴❈
بی مه رویش، هلالی، زار گشتی عاقبت
با چنین نامهربانی مهر ورزیدن چه بود؟
کامنت ها