گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

هلالی جغتایی:کاکل ز چه بگذاشته ای تا کمر خود؟ مگذار بلاهای چنین را بسر خود

❈۱❈
کاکل ز چه بگذاشته ای تا کمر خود؟ مگذار بلاهای چنین را بسر خود
رفتار ترا، گر ملک از عرش ببیند آید بزمین فرش کند بال و پر خود
❈۲❈
چشم تو نهان یک نظر از لطف بینداخت ما را ز چه انداخته ای از نظر خود؟
دیروز ز حال همه عالم خبرم بود امروز چنانم که: ندارم خبر خود
❈۳❈
در عشق تو از من اثری بیش نماندست نزدیک شد آن دم که نیابم اثر خود
من کشته شوم به که جدا افتم از آن در زارم بکش و دور میفگن ز در خود
❈۴❈
دور از تو چه گویم: بچه حالست هلالی؟ درمانده بدرد دل خونین جگر خود

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۱۵۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها