هلالی جغتایی:لعل جانبخشت، که یاد از آب حیوان میدهد زنده را جان میستاند، مرده را جان میدهد
❈۱❈
لعل جانبخشت، که یاد از آب حیوان میدهد
زنده را جان میستاند، مرده را جان میدهد
دور بادا چشم بد، کامروز در میدان حسن
شهسوار من سمند ناز جولان میدهد
❈۲❈
یارب! اندر ساغر دوران شراب وصل نیست
یا به دور ما همه خوناب هجران میدهد؟
دل مگر پا بسته زلف تو شد کز حال او
باد میآید، خبرهای پریشان میدهد؟
❈۳❈
نیست درد عشق خوبان را به درمان احتیاج
گر طبیب این درد بیند ترک درمان میدهد
موجب این گریههای تلخ میدانی که چیست؟
عشوه شیرین که آن لبهای خندان میدهد
❈۴❈
ای اجل، سوی هلالی بهر جان بردن میا
زان که عاشق گاه مردن جان به جانان میدهد
کامنت ها