گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

هلالی جغتایی:مرا، چون دیگران، یاد گل و گلشن نمی‌آید به غیر از عاشقی کار دگر از من نمی‌آید

❈۱❈
مرا، چون دیگران، یاد گل و گلشن نمی‌آید به غیر از عاشقی کار دگر از من نمی‌آید
هوس دارم که: دوزم چاک دل از تار گیسویش ولی چندان گره دارد، که در سوزن نمی‌آید
❈۲❈
تعجب چیست گر من در وصالش فارغم از گل؟ کسی را پیش یوسف یاد پیراهن نمی‌آید
منور شد به تشریف قدومش خانه چشمم بلی، جز مردمی از دیده روشن نمی‌آید
❈۳❈
تو بدخویی، که داری قصد جان عاشقان، ور نه کسی را از برای عاشقی کشتن نمی‌آید
به جای خاک پایش توتیا جستم، ندانستم که: کار سرمه از خاکستر گلخن نمی‌آید
❈۴❈
هلالی اشک می‌بارد، برو دامن‌کشان مگذر تعلل چیست؟ چون گردی بر آن دامن نمی‌آید

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۱۶۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها