گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

هلالی جغتایی:آخر از غیب دری بر رخ ما بگشاید دیگران گر نگشایند، خدا بگشاید

❈۱❈
آخر از غیب دری بر رخ ما بگشاید دیگران گر نگشایند، خدا بگشاید
دلبران، کار من از جور شما مشکل شد مگر این کار هم از لطف شما بگشاید
❈۲❈
بر دل از هیچ طرف باد نشاطی نوزید یارب! این غنچه پژمرده کجا بگشاید؟
نگشاید دل ما، تا نگشایی خم زلف زلف خود را بگشا، تا دل ما بگشاید
❈۳❈
باشد آسایش آن سیم تن آسایش جان جان بیاساید، اگر بند قبا بگشاید
میکشم آه که: بگشا رخ گلگون، لیکن این گلی نیست که از باد صبا بگشاید
❈۴❈
تا بدشنام هلالی بگشایی لب خویش هر سحر، گریه کنان، دست دعا بگشاید

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۱۶۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها