گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

هلالی جغتایی:دل بدرد آمد و این درد بدرمان نرسید سر درین کار شد و کار بسامان نرسید

❈۱❈
دل بدرد آمد و این درد بدرمان نرسید سر درین کار شد و کار بسامان نرسید
آن جفا پیشه، که بر ناله من رحم نکرد کافری بود، بفریاد مسلمان نرسید
❈۲❈
کس بر آن شه خوبان غم من عرض نکرد وه! که درد دل درویش بسلطان نرسید
وه! که تا گشت سرم بر سر میدان تو خاک بعد از آن پای تو یک روز بمیدان نرسید
❈۳❈
تو چه دانی که: چه حالست مرا در ره عشق؟ چون ترا گردی ازین راه بدامان نرسید
عاقبت دست بدامان رقیب تو زدم چه کنم؟ دست من او را بگریبان نرسید
❈۴❈
عمرها خواست، هلالی، که بخوبان برسد مرد بیچاره و یک روز بدیشان نرسید

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۱۶۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها