هلالی جغتایی:من نمیخواهم که : در کویش مرا بسمل کنید حیف باشد کان چنان خاکی بخونم گل کنید
❈۱❈
من نمیخواهم که : در کویش مرا بسمل کنید
حیف باشد کان چنان خاکی بخونم گل کنید
چون نخواهم زیست دور از روی او، بهر خدا
تیغ بردارید و پیش او مرا بسمل کنید
❈۲❈
بهر قتلم رنجه میدارید دست ناز کش
هم بدست خود مرا قربان آن قاتل کنید
چون بعزم خاک بردارید تابوت مرا
هر قدم، صد جا، بگرد کوی او منزل کنید
❈۳❈
تا رخش من بینم و جز من نبیند دیگری
پیش رویش پرده چشم مرا حایل کنید
دل در آن کویست و من بیدل، خدا را، بعد ازین
بگذرید از فکر دل، فکر من بیدل کنید
❈۴❈
ای حریفانی، که جا در بزم آن مه کرده اید
تا هلالی هم درآید، رخصتی حاصل کنید
کامنت ها