هلالی جغتایی:عمر رفت و از تو ما را صد پریشانی هنوز وه! چه عمرست این؟ که حال ما نمیدانی هنوز
❈۱❈
عمر رفت و از تو ما را صد پریشانی هنوز
وه! چه عمرست این؟ که حال ما نمیدانی هنوز
یک نظر دیدیم دیدارت وزان عمری گذشت
دیدها بر هم نمی آید ز حیرانی هنوز
❈۲❈
چیست چندین التفات آشکارا با رقیب؟
جانب ما یک نظر نا کرده پنهانی هنوز
در صف طاعت نشستم، روی دل سوی بتان
کافری صد بار بهتر زین مسلمانی هنوز
❈۳❈
پیش ازین، روزی، هلالی ترک خوبان کرده بود
میکند خود را ملامت از پشیمانی هنوز
کامنت ها