هلالی جغتایی:یار من با دگران یار شد، افسوس افسوس! رفت و هم صحبت اغیار شد، افسوس افسوس!
❈۱❈
یار من با دگران یار شد، افسوس افسوس!
رفت و هم صحبت اغیار شد، افسوس افسوس!
سالها عهد وفا بست، ولی آخر کار
عهد بشکست و جفاگار شد، افسوس افسوس!
❈۲❈
آنکه چون روز شب عیشم ازو روشن بود
رفت و روزم چو شب تار شد، افسوس افسوس!
آنکه هم راحت جان بود و هم آسایش دل
قصد جان کرد و دلازار شد، افسوس افسوس!
❈۳❈
گفتم: ای دل، بکمند سر زلفش نروی
عاقبت رفت و گرفتار شد، افسوس افسوس!
آن همه گوهر دانش که بچنگ آوردم
ناگه از دست بیکبار شد، افسوس افسوس!
❈۴❈
مدتی داشت هلالی ز بتان عزت وصل
عزتی داشت، ولی خوار شد، افسوس افسوس!
کامنت ها