گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

هلالی جغتایی:دردمندم، گر مرا درمان نباشد، گو: مباش دردمندان ترا گر جان نباشد، گو: مباش

❈۱❈
دردمندم، گر مرا درمان نباشد، گو: مباش دردمندان ترا گر جان نباشد، گو: مباش
گر غریبی بر سر کویت بمیرد، گو: بمیر ور گدایی بر در سلطان نباشد، گو: مباش
❈۲❈
چند روزی با جمالت عشق پنهان باختم بعد ازین این قصه گر پنهان نباشد، گو: مباش
عاشق دیوانه ام، سامان کار از من مجوی عاشق دیوانه را سامان نباشد، گو: مباش
❈۳❈
در بتان دل بسته ام، دیگر مرا با دین چکار؟ بت پرستم، گر مرا ایمان نباشد، گو، مباش
گر هلالی از سر کویت بزاری رفت، رفت این چنین خاری درین بستان نباشد، گو: مباش

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۱۹۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها