گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

هلالی جغتایی:آه! از آن شوخ، که تا سر نشود خاک درش بر سر عاشق بیچاره نیفتد گذرش

❈۱❈
آه! از آن شوخ، که تا سر نشود خاک درش بر سر عاشق بیچاره نیفتد گذرش
ای که از عاشق خود دیر خبر می پرسی زود باشد که بپرسی و نیابی خبرش
❈۲❈
آه سرد از دل پر درد کشیدم سحری غافلان نام نهادند: نسیم سحرش
من که رشک آیدم از خال سیه بر لب او چون پسندم که نشیند مگسی بر شکرش؟
❈۳❈
همچو فرهاد بهر کوه که بردم غم خویش زیر آن بار گران سنگ شکستم کمرش
زاهد از عشق بتان خواست مرا توبه دهد مدعی بین، که خدا عقل نداد اینقدرش
❈۴❈
گر دلم زار شد از عشق بتان، غم مخورید بگذارید، که می خواهم ازین زار ترش
لاله بر خاک شهید تو جگر گوشه ماست که برآورده بداغ دل خونین جگرش
❈۵❈
منظر چشم هلالی وطنش باد، که هست میل هم صحبتی مردم صاحب نظرش

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۲۰۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها