گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

هلالی جغتایی:زبان او، که ندیدم ز تنگی دهنش امید هست که بینم بکام خویشتنش

❈۱❈
زبان او، که ندیدم ز تنگی دهنش امید هست که بینم بکام خویشتنش
چه نازکیست، تعالی الله! آن سهی قد را؟ که از گل و سمن آزرده می شود بدنش
❈۲❈
هزار تازه گل از بوستان دمید ولی یکی ز روی لطافت نمی رسد بتنش
سزد که جامه جان را قبا کند از شوق هزار یوسف مصری ببوی پیرهنش
❈۳❈
تبارک الله! ازین سبزه ای که تازه دمید! بدامن سمن و بر کنار یاسمنش
برادران، بسگ کوی یار اگر برسید تحیتی برسانید از زبان منش
❈۴❈
هلالی از لب جانان عجب حدیثی گفت! که تازه شد همه جانها ز لذت سخنش

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۲۰۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها