گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

هلالی جغتایی:روزی که بر لب آید جانم در آرزویش جان را بدو سپارم، تن را بخاک کویش

❈۱❈
روزی که بر لب آید جانم در آرزویش جان را بدو سپارم، تن را بخاک کویش
چون از وصال آن گل دیدم که: نیست رنگی آخر بصد ضرورت قانع شدم ببویش
❈۲❈
خورشید روی او را نسبت بماه کردم زین کار نامناسب شرمنده ام ز رویش
مسکین دل از ملامت آواره جهان شد ای باد، اگر ببینی، از ما سلام گویش
❈۳❈
دهقان ز جوی تاکم سیراب ساخت، یارب از آب زندگانی خالی مباد جویش
از جستجوی وصلش منعم مکن، هلالی گیرم که هم نیابم، شادم بجستجویش

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۲۰۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها