گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

هلالی جغتایی:ای شاه حسن، جور مکن بر گدای خویش ما بنده توایم، بترس از خدای خویش

❈۱❈
ای شاه حسن، جور مکن بر گدای خویش ما بنده توایم، بترس از خدای خویش
خواهند عاشقان دو مراد از خدای خویش: هجر از برای غیر و وصال از براه خویش
❈۲❈
گر دل ز کوی دوست نیامد عجب مدار جایی نرفته است که آید بجای خویش
ای من گدای کوی تو، گر نیست و رحمتی باری، نظر دریغ مدار از گدای خویش
❈۳❈
صد بار آشنا شده ای با من و هنوز بیگانه وار می گذری ز آشنای خویش
زاهد، برو، که هست مرا با بتان شهر آن حالتی که نیست ترا با خدای خویش
❈۴❈
حیفست بر جفا که باغیار می کنی بهر خدا، که حیف مکن بر جفای خویش
قدر جفای تست فزون از وفای ما پیش جفای تو خجلم از وفای خویش
❈۵❈
گم شد دلم، بآه و فغان دیگرش مجوی پیدا مساز درد سری از برای خویش
چون خاک پای تست هلالی بصد نیاز ای سرو ناز، سرمکش از خاک پای خویش

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۲۰۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

عباسی - فسا
2018-11-11T00:00:36
سلامدر مصرع چهارمهجر از برای غیر و وصال از براه خویشبراه اشتباه تایپی دارهبرای صحیح استهجر از برای غیر و وصال از برای خویش