گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

هلالی جغتایی:ما که از سوز تو در گریه زاریم چو شمع خبر از سوختن خویش نداریم چو شمع

❈۱❈
ما که از سوز تو در گریه زاریم چو شمع خبر از سوختن خویش نداریم چو شمع
پیش تیغ تو سر از تن بگذاریم ولی شعله شوق تو از سر نگذاریم چو شمع
❈۲❈
تاب هنگامه اغیار نداریم، که ما کشته و سوخته خلوت یاریم چو شمع
هست چون آتش ما بر همه عالم روشن سوز خود را بزبان بهر چه آریم چو شمع؟
❈۳❈
ای نسیم سحر، از صبح وصالش خبری تا همه خنده زنان جان بسپاریم چو شمع
ما که داریم دل و دیده پر از آتش و آب چون نسوزیم و چرا اشک نباریم چو شمع؟
❈۴❈
سوخت صد بار، هلالی، جگر ما شب هجر ما جگر سوخته این شب تاریم چو شمع

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۲۱۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها