هلالی جغتایی:عجب شکستهدل و زار و ناتوان شدهام! چنان که هجر تو میخواست، آنچنان شدهام
❈۱❈
عجب شکستهدل و زار و ناتوان شدهام!
چنان که هجر تو میخواست، آنچنان شدهام
تو آفتابی و من ذره، ترک مهر مکن
که در هوای توام، گر بر آسمان شدهام
❈۲❈
به گفتوگوی تو افسانه گشتهام همهجا
به جستوجوی تو آواره جهان شدهام
خدای را، دگر، ای باد، سوی من مگذر
که من به کوی کسی خاک آستان شدهام
❈۳❈
چه گویم از تن بیمار و کنج محنت خویش؟
به تنگنای لحد مشت استخوان شدهام
دلم ز شادی عالم گرفته است ولی
غمی که از تو رسیده است شادمان شدهام
❈۴❈
از آن شده است، هلالی، دلم شکافشکاف
که ناوک غم و اندوه را نشان شدهام
کامنت ها