گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

هلالی جغتایی:بروز غم، سگش خواهم، که پرسد خاکساران را که یاران در چنین روزی بکار آیند یاران را

❈۱❈
بروز غم، سگش خواهم، که پرسد خاکساران را که یاران در چنین روزی بکار آیند یاران را
عجب خاری خلید از نو گلی در سینه ریشم! که برد از خاطر من خار خار گل عذاران را
❈۲❈
ز ناز امروز با اغیار خندان میرود آن گل دریغا! تازه خواهد کرد داغ دل فگاران را
بصد امید عزم کوی او دارند مشتاقان خداوندا، بامیدی رسان امیدواران را
❈۳❈
تو، ای فارغ، که عزم باغ داری سوی ما بگذر که در خون جگر چون لاله بینی داغداران را
اگر من بلبلم، اما تو آن گل برگ خندانی که از باغ تو بویی بس بود من هزاران را
❈۴❈
هلالی کیست؟ کان مه توسن برانگیزد بقتل او بخون این چنین صیدی چه حاجت شهسواران را؟

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۲۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

حمید زارعیِ مرودشت
2017-08-12T19:12:07
..بیتِ شش:..اگر من بلبلم، اما تو آن گل برگِ خندانیکه از باغ تو بویی بس بوَد «چون» من هزاران را