گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

هلالی جغتایی:مگو افسانه مجنون، چو من در انجمن باشم ازو، باری، چرا گوید کسی؟ جایی که من باشم

❈۱❈
مگو افسانه مجنون، چو من در انجمن باشم ازو، باری، چرا گوید کسی؟ جایی که من باشم
کسی افسانه درد مرا جز من نمی داند از آن دایم من دیوانه با خود در سخن باشم
❈۲❈
رو، ای زاهد، که من کاری ندارم غیر می خوردن مرا بگذار، تا مشغول کار خویشتن باشم
جدا، زان سرو قد، گر جانب بستان روم روزی بیاد قد او در سایه سرو چمن باشم
❈۳❈
چسان رازی کنم پنهان؟ که از صد پرده ظاهر شد مگر وقتی نهان ماند که در زیر کفن باشم
مرا جان کوه اندوهست و من جان می کنم، آری ترا چون لعل شیرینست، من هم کوهکن باشم
❈۴❈
هلالی، چون نمی پرسد مرا یاری و غم خواری من مسکین غریبم، گر چه دایم در وطن باشم

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۲۴۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها