گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

هلالی جغتایی:هر شبی گویم که: فردا ترک این سودا کنم باز چون فردا شود امروز را فردا کنم

❈۱❈
هر شبی گویم که: فردا ترک این سودا کنم باز چون فردا شود امروز را فردا کنم
چون مرا سودایت از روز نخستین در سرست پس همان بهتر که آخر سر درین سودا کنم
❈۲❈
ای خوشا! کز بیخودیها سر نهم بر پای او بعد از آن از شرم نتوانم که سر بالا کنم
ای که میگویی: دل گم گشته خود را بجوی من که خود گم گشته ام او را کجا پیدا کنم؟
❈۳❈
بس که خوارم، از سگانت شرم می آید مرا چند خود را در میان مردمان رسوا کنم؟
من کیم تا از غلامان تو گویم خویش را؟ من چه سگ باشم که در خیل سگانت جا کنم؟
❈۴❈
عاشق مستم، هلالی، مجلس رندان کجاست؟ تا دل و جان را فدای ساقی زیبا کنم

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۲۵۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها