گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

هلالی جغتایی:ای شوخ، مکش عاشق خونین جگری را شوخی مکن، انگار که کشتی دگری را

❈۱❈
ای شوخ، مکش عاشق خونین جگری را شوخی مکن، انگار که کشتی دگری را
خواهی که ز هر سو نظری سوی تو باشد زنهار! مرنجان دل صاحب نظری را
❈۲❈
زین پیر فلک هیچ کسی یاد ندارد ای تازه جوان، همچو تو زیبا پسری را
روزی که در وصل برویم بگشایی از عالم بالا بگشایند دری را
❈۳❈
سر خاک شد از سجده آن کافر بد کیش تا چند پرستم ز خدا بی خبری را؟
از گوشه می خانه برون آی، هلالی شاید که ببینیم بت جلوه گری را

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۲۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها