گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

هلالی جغتایی:من سگ یارم و آن نیست که بیگانه شوم لیک می ترسم از آن روز که دیوانه شوم

❈۱❈
من سگ یارم و آن نیست که بیگانه شوم لیک می ترسم از آن روز که دیوانه شوم
ای فلک، شمع شب افروز مرا سوی من آر تا بگرد سر او گردم و پروانه شوم
❈۲❈
من همان روز که افسون تو دیدم گفتم که: ببیداری شبهای غم افسانه شوم
از در خانقه و مدرسه کارم نگشود بعد ازین خاک نشین در می خانه شوم
❈۳❈
در سرم هست که: چون خاک شود قالب من بهوای لب میگون تو پیمانه شوم
نرگس مست ترا خواب صبوح این همه چیست؟ خیز، تا کشته آن نرگس مستانه شوم
❈۴❈
بی مه خویش، هلالی، چه کنم عالم را؟ گنج چون نیست، چرا ساکن ویرانه شوم؟

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۲۷۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها