هلالی جغتایی:دیدیدیم ز یاران وفادار بسی را لیکن چو سگان تو ندیدیم کسی را
❈۱❈
دیدیدیم ز یاران وفادار بسی را
لیکن چو سگان تو ندیدیم کسی را
قطع هوس و ترک هوی کن، که درین راه
چندان اثری نیست هوی و هوسی را
❈۲❈
فریاد! که فریاد کشیدیم و ندیدیم
در بادیه عشق تو فریادرسی را
تا از لب شیرین مگسان کام گرفتند
گیرند به از خیل ملایک مگسی را
❈۳❈
گر از نظر افتاد رقیبت عجبی نیست
در دیده خود ره نتوان داد خسی را
پیش سگش این آه و فغان چیست هلالی؟
از خود مکن آزرده چنین هم نفسی را
کامنت ها