گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

هلالی جغتایی:یارب، غم بی‌رحمی جانان به که گویم؟ جانم غم او سوخت، غم جان به که گویم؟

❈۱❈
یارب، غم بی‌رحمی جانان به که گویم؟ جانم غم او سوخت، غم جان به که گویم؟
نی یار و نه غمخوار و نه کس محرم اسرار رنجوری و مهجوری و حرمان به که گویم؟
❈۲❈
آشفته شد از قصه من خاطر جمعی دیگر چه کنم؟ حال پریشان به که گویم؟
گویند طبیبان که: بگو درد خود، اما دردی که گذشتست ز درمان به که گویم؟
❈۳❈
دردی، که مرا ساخته رسوا، همه دانند داغی، که مرا سوخته پنهان، به که گویم؟
اندوه تو ناگفته و درد تو نهان به این پیش که ظاهر کنم و آن به که گویم؟
❈۴❈
خلقی همه با هم سخن وصل تو گویند من بی‌کسم، افسانه هجران به که گویم؟
دور طرب، افسوس! که بگذشت، هلالی دور دگر آمد، غم دوران به که گویم؟

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۲۸۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

حفیظ احمدی
2020-08-20T11:12:01
با سلام و خسته نباشید!در بیت پنجم نیم بیتی دوم اشتباها کلمه ساخته نوشته شده است. شکل درست آن سوخته است. دردی که مرا ساخته رسوا همه دانند داغی که مرا سوخته پنهان به که گویم؟با احترام
آرا
2018-09-28T09:26:54
استاداکبرگلپایگانی دربرنامه شماره134 یک شاخه گل،این غزل رادرمایه بیات زندباتاربی همتای استادجلیل شهنازاجرانموده است...شنیدن آنرابه دوستان توصیه می نمایم