گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

هلالی جغتایی:من بیدل بعمر خود ندیدم یک نگاه از تو نمیدانم چه عمرست این؟ دریغ و درد و آه از تو!

❈۱❈
من بیدل بعمر خود ندیدم یک نگاه از تو نمیدانم چه عمرست این؟ دریغ و درد و آه از تو!
همان روزی که گشتی پادشاه حسن، دانستم که داد خود نخواهد یافت هرگز دادخواه از تو
❈۲❈
مکش هر بی گنه را، زان بترس آخر که در محشر طلب دارند فردا خون چندین بی گناه از تو
تو شاه ملک حسنی، من گدای درگه عشقم مقام بندگی از من، سریر عز و جاه از تو
❈۳❈
ز هجرت هر شبی سالی و هر روزم بود ماهی کسی داند که دور افتاده باشد سال و ماه از تو
برغم خویش، تا با غیر دیدم یار دمسازت گهی از غیر مینالم، گهی از خویش و گاه از تو
❈۴❈
هلالی بی تو در شبهای هجران کیست میدانی؟ سیه بختی، که روز روشن او شد سیاه از تو

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۳۳۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها