گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

هلالی جغتایی:تو در میدان و من چون گوی در ذوق سراندازی تو شوق گوی بازی داری و من شوق سربازی

❈۱❈
تو در میدان و من چون گوی در ذوق سراندازی تو شوق گوی بازی داری و من شوق سربازی
سر خود را بخاک افگنده ام در پیش چوگانت که شاید گوی پنداری و روزی بر سرم تازی
❈۲❈
تو در خواب صبوح، ای ماه و من در انتظار آن که چشم از خواب بگشایی و بر حال من اندازی
همه با یار می سازند، تا سوزد دل غیری تو می سوزی دل یاران و با اغیار می سازی
❈۳❈
شب هجران زدی بر رشته های جان من آتش مرا چون شمع تا کی در فراق خویش بگدازی؟
هلالی با قد خم گشته می نالد درین حسرت که: روزی در کنارش گیری و چون چنگ بنوازی

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۳۹۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها