گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

هلالی جغتایی:یار دور از صحبت اغیار بودی کاشکی! گه گهی با عاشق خود یار بودی کاشکی!

❈۱❈
یار دور از صحبت اغیار بودی کاشکی! گه گهی با عاشق خود یار بودی کاشکی!
چون توان گفتن که: جورت کاش! بودی اندکی؟ اندکی بود این قدر، بسیار بودی کاشکی!
❈۲❈
ذره را فی الجمله قدری هست پیش آفتاب قدر من پیشت همان مقدار بودی کاشکی!
هر گل از روی تو یادم داد و آتش زد بدل این همه گلها که دیدم خار بودی کاشکی!
❈۳❈
یار دوش آمد ببالین من و من بی خبر بخت خواب آلود من بیدار بودی کاشکی!
دی بدیواری فگندی سایه، من مردم ز رشک قالب من خاک آن دیوار بودی کاشکی!
❈۴❈
رفتی و درد هلالی همچنان ناگفته ماند عاشقان را قوت گفتار بودی کاشکی!

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۴۰۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها