گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

هلالی جغتایی:آن کف پا بر زمین حیفست، ای سرو سهی چشم آن دارم که: دیگر پای بر چشمم نهی

❈۱❈
آن کف پا بر زمین حیفست، ای سرو سهی چشم آن دارم که: دیگر پای بر چشمم نهی
تا سر از جیب خجالت بر ندارد آفتاب خیمه بر دامان صحرا زن چو ماه خرگهی
❈۲❈
می روی بر اوج خوبی، فارغ از بیم زوال با تو خورشید فلک را نیست تاب همرهی
دل بدست تست، من از بندگی جان می کنم نی ز من جان می ستانی، نی مرا جان میدهی
❈۳❈
بر امید آنکه خاکم خشت دیوارت شود بر سر کویت ز شادی می کنم قالب تهی
ناچشیده میوه مقصود بد حالم، ولی دارم از سیب زنخدان تو امید بهی
❈۴❈
گر هلالی را فلک سازد گدای درگهت بر سر کوی تو یابد منصب شاهنشهی

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۴۱۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها