گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

هلالی جغتایی:سحرگاهان که چون خورشید از منزل برون آیی به رخسار جهان‌افروز عالم را بیارایی

❈۱❈
سحرگاهان که چون خورشید از منزل برون آیی به رخسار جهان‌افروز عالم را بیارایی
به رعنایی بِه از سروی، به زیبایی فزون از گل
تعالی الله! چه لطفست این؟ به زیباییّ و رعنایی
مرا گویی که: جان بگذار و فرمایی که: دل خون کن
به جان و دل مطیعم، هر چه گویی، هر چه فرمایی
مگر جانی، که هر جا آمدی ناگه برون رفتی؟ مگر عمری، که هر گه میروی دیگر نمی‌آیی؟
❈۲❈
چه خوش باشد که اول بر من افتد گوشه چشمت! سحر چون نرگس زیبا ز خواب ناز بگشایی
دل از درد جدایی میکشد آهی و می‌گوید که: تنهایی عجب دردیست! داد از دست تنهایی!
❈۳❈
هلالی آید و هر شام سوی منظرت بیند که شاید چون مه نو از کنار بام بنمایی

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۴۲۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

هاوژان شارویرانی
2020-08-22T12:02:13
غزل زیبایی بود..هلالی جغتایی یکی از شاعران غزلسرا بخوبی تونسته تو این قالب زیبا یعنی غزل بهترین اشعارو بنویسه..