گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

هلالی جغتایی:وه! چه عمرست که در هجر تو بردم عاقبت؟ جان شیرین را بصد تلخی سپردم عاقبت

❈۱❈
وه! چه عمرست که در هجر تو بردم عاقبت؟ جان شیرین را بصد تلخی سپردم عاقبت
گر شکایت داشتی از ناله و درد سری رفتم و درد سر از کوی تو بردم عاقبت
❈۲❈
بر لب آمد جان و در دل حسرت تیغت بماند تشنه لب جان دادم و آبی نخوردم عاقبت
بسکه آمد، چون قلم، بر فرق من تیغ جفا نام خود از تخته هستی ستردم عاقبت
❈۳❈
گشتم از خیل سگان او، بحمدالله، که من در حساب مردمان خود را شمردم عاقبت
ای که میگویی: هلالی، حاصل عمر تو چیست؟ سالها جان کندم، از هجران بمردم عاقبت

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۴۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها