گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

هلالی جغتایی:ما عاشقیم و بی سر و سامان و می پرست قانع بهر چه باشد و فارغ ز هر چه هست

❈۱❈
ما عاشقیم و بی سر و سامان و می پرست قانع بهر چه باشد و فارغ ز هر چه هست
ای رند جرعه نوش، تو و محنت خمار ما و نشاط مستی عشق از می الست
❈۲❈
دی آن سوار شوخ کمر بست و جلوه کرد در صورتی که هر که بدیدش کمر ببست
هر کس که دل بدست بتی داد همچو من سنگی گرفت و شیشه ناموس را شکست
❈۳❈
دلها که می بری، همه پامال می کنی کاری نمی کنی که: دلی آوری بدست
چون ابر دید اشک من از شرم آب شد چون برق دید آه من از انفعال جست
❈۴❈
آخر چو ره نیافت هلالی ببزم وصل محروم از جمال تو در گوشه ای نشست

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۴۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها