گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

هلالی جغتایی:عکس آن لبهای میگون در شراب افتاده است حیرتی دارم که: چون آتش در آب افتاده است؟

❈۱❈
عکس آن لبهای میگون در شراب افتاده است حیرتی دارم که: چون آتش در آب افتاده است؟
ظاهرست از حلقهای زلف و ماه عارضت در میان سایه هر جا آفتاب افتاده است
❈۲❈
چون طبیب عاشقانی، گه گه این دل خسته را پرسشی میکن، که بیمار و خراب افتاده است
بلبل افغان میکند هر لحظه بر شاخی دگر جلوه گل دیده و در اضطراب افتاده است
❈۳❈
چون هلالی را بخاک آستانش دید گفت: این گدا را بین، که بس عالی جناب افتاده است

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۵۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها