هلالی جغتایی:بی تو هر روز مرا ماهی و هر شب سالیست شب چنین، روز چنان، آه! چه مشکل حالیست!
❈۱❈
بی تو هر روز مرا ماهی و هر شب سالیست
شب چنین، روز چنان، آه! چه مشکل حالیست!
هرگزت نیست بر احوال غریبان رحمی
ما غریبیم و تو بی رحم، غریب احوالیست!
❈۲❈
گر فتد مردم چشمم برخت، روی مپوش
تو همان گیر که: بر روی تو این هم خالیست
بر لب چشمه نوشین تو آن سبزه خط
شکرستان ترا طوطی فارغ بالیست
❈۳❈
می روی تند که: باز آیم و زارت بکشم
این نه تندیست، که در کشتن من اهمالیست
قرعه بندگی خویش بنامم زده ای
این سعادت عجبست! این چه مبارک فالیست!
❈۴❈
ماه من سوی هلالی نظری کرد و گذشت
کوکب طالع او را نظر اقبالیست
کامنت ها