گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

هلالی جغتایی:نا دیده میکنی، چو فتد دیده بر منت جانم فدای دیدن و نادیده کردنت

❈۱❈
نا دیده میکنی، چو فتد دیده بر منت جانم فدای دیدن و نادیده کردنت
فردا، که ریزه ریزه شود تن بزیر خاک برخیزم و چو ذره درآیم ز روزنت
❈۲❈
با آنکه رفت روشنی چشمم از غمت دارم هنوز دوست تر از چشم روشنت
گر میکشی، نمیروم از صید گاه تو دست منست و حلقه فتراک توسنت
❈۳❈
بر دامن تو باده گلگون چکیده است یا خون ماست آنکه گرفتست دامنت؟
مستی و گردنی چو صراحی کشیده ای خوش آنکه دست خویش در آرم بگردنت
❈۴❈
دیگر ترا چه باک، هلالی، ز دشمنان؟ کان ماه با تو دوست شد و مرد دشمنت

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۸۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها