گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

هلالی جغتایی:چون شب تیره در میان آمد دل درویش در فغان آمد

❈۱❈
چون شب تیره در میان آمد دل درویش در فغان آمد
که دل شب چرا ز مهر تهی‌ست؟ تیره شد روزم این چه روسیهی‌ست؟
❈۲❈
چه شد آیا گرفت ماه امشب؟ باشد از دود دل سیاه امشب
هیچ شب این چنین سیاه نبود گویی امشب چراغ ماه نبود
❈۳❈
شد پر از دود گنبد گردون روزنی نیست تا رود بیرون
همه روی زمین سیاه شد آه! که نشستم دگر به خاک سیاه
❈۴❈
جان شیرین رسید بر لب من صد شب دیگران و یک شب من
بلکه این صد شبست نیست شکی که به خونم همه شدند یکی
❈۵❈
وه! که خورشید رو به ره کرده رفته و روز من سیه کرده
آسمان واقف است از غم من که سیه‌پوش شد به ماتم من
❈۶❈
صبح از من نمی‌کند یادی آخر ای مرغ صبح، فریادی!
کوس امشب غریو کم دارد ز آب چشمم مگر که نم دارد؟
❈۷❈
قمری از بانگ صبح لب بربست تا شد از ناله‌ام فغانش پست
دیده‌ها بر ستاره دادم تا دم صبح چون شفق می‌گریست از غم صبح

فایل صوتی شاه و درویش بخش ۱۲ - حال گدا به وقت شب در جدایی شاه‌زاده

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها